ظاهر تحولات این روزهای شهرهای مختلف انگلستان، برای ساکنان تهران یادآور فتنه 88 است. خیابان انقلاب، مطهری، نصرت، اسکندری و همه خیابان های دیگری که در تهران نمادهای جامعه مدنی سبزها! در آن دیده می شد. از سطل های زباله آتش گرفته تا شیشه شکسته های باجه ی تلفن و ...

اما برای اینکه عمق فاجعه رفتار پلیس با معترضان در لندن، لیورپول، بریستول، بیرمنگام و ... را در مقایسه با تهران درک کنیم و از طرف دیگر متوجه سعه صدر پلیس ایران در برخورد با سبزها باشیم، توجه به چند نکته ضروری است:

1. چه زمانی در تهران میان پلیس و سبزها درگیری بوجود می آمد؟ اساسا خواسته آنها چه بود؟ رفتارشان چگونه بود که پلیس را وادار به عکس العمل می کرد؟ و امروز در انگلستان منشا اعتراضات چیست؟

پاسخ این سوال اولین و مهم ترین تفاوت ناآرامی های تهران و لندن است که دقت در آن، اوج سعه صدر حکومت ایران در مقایسه با حکومت انگلستان را نشان می دهد.

از فردای 22 خرداد که موسوی در انتخابات شکست خورد، بخشی از هوداران وی به بهانه تقلب در انتخابات به خیابان ریختند. شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند و دولت منتخب ملت را "دولت کودتا" نامیدند. از همان روز 23 خرداد که هنوز نه بسیج آمادگی مقابله با اغتشاشات خیابانی را داشت و نه کسی پیش بینی خیلی از مسایل را می کرد، یک اتوبوس در خیابان مطهری آتش گرفت و شعارها نیز تغییر کرد و خیلی زود اصل نظام و ولایت فقیه را نشانه رفت به عبارت دیگر در تهران، از همان روز اول دیگر بحث انتخابات نبود، دعوا سر نظام و ضد نظام بود اما در انگلستان این حجم آشوب و درگیری فقط بر سر مسایل اقتصادی است و عملکرد پلیس بریتانیا اینگونه است!

لذا فقط کافی است لحظه ای تصور شود جماعتی که این روزها در کف خیابان های انگلیس، به مسایل اقتصادی و نژادی و ... معترض اند بخواهند علیه اصل نظام این کشور شعار دهند، آن موقع عملکرد پلیس این کشور چگونه خواهد بود؟


2. تصاویر مخابره شده از درگیری های خیابانی انگلستان، چه در سایت های داخلی و چه خارجی هیچ کدام نشان دهنده حمله معترضان این کشور به یک پایگاه نظامی در لندن و دیگر شهرهای این کشور نیست. به عبارت دیگر حتی اگر درگیری هم بین معترضان و پلیس وجود دارد، روال معمولش را از سر می گذراند و پلیس با استفاده از گاز اشک آور و باتوم و سگ و ... به جنگ معترضان می رود و آنها هم نهایتا با سنگ و چماق و ... از خود دفاع می کنند.

اما چه کسی افتضاح 25 خرداد 88 سبزها تحت عنوان "راهپیمایی سکوت" را فراموش می کند؟ همان راهپیمایی سکوتی که انتهایش با ده نفر کشته ختم شد. چرا؟ چون در حال سکوت! به یک پایگاه نظامی بسیج حمله کردند و در نهایت درگیری دوطرفه آغاز شد ...

همه جای دنیا، وقتی به یک پایگاه نظامی حمله می شود، افراد مسلح در آنجا حق استفاده از سلاح گرم را دارند چون اگر اسلحه های پایگاه نظامی توسط مهاجمان تخلیه شود، عملا جنگ مسلحانه خیابانی به راه می افتد که دیگر جمع کردن آن کار هر کسی نیست. اما این حجم خشونت پلیس لندن در حالی اتفاق می افتد که معترضان انگلیسی نهایتا به سنگ و چماق و احتمالا چاقو مجهز هستند و اساسا حمله به پایگاه نظامی را نیز در دستور کار خود قرار نداده اند، اما دموکراسی خواهان در ایران! عملا چه کردند؟ 25 خرداد وقتی به پایگاه بسیج مقداد در خیابان آزادی یورش بردند، فضا را به چه سمتی هدایت کردند؟

جالب آنجاست که اگر چه بعد از این افتضاح سعی کردند بگویند از ابتدا آنها کاری به پایگاه بسیج نداشتند و این بسیجی ها بودند که از اول به سمت آنها شلیک کردند و... اما بعدا دم خروس بیرون زد و مازیار بهاری خبرنگار نیوزویک که الان در امریکاست و آن روز میان سبزها در خیابان آزادی بوده است، اعلام کرد:

"در 25 خرداد 88 دیدم که در راهپیمایی آن روز، ماموران بسیج فقط نظاره‌گر بودند تا اینکه عده‌ای از هواداران مجاهدین خلق با کوکتل مولوتوف به پایگاه بسیج حمله کردند و همین باعث شد ماموران تیراندازی هوایی کنند"

و یا داریوش سجادی عنصر اپوزیسیون که در پاییز 88 در گفتگو با سایت ضدانقلاب گویانیوز گفت:

"این چه جنبش مسالمت‏آمیزی است که در 25 خرداد حتماً دیدید که چند نفر در حاشیه در آن پایگاه بسیج کشته شدند. آیا بسیج آمد در جامعه و مردم را در خیابان به گلوله بست یا برخی از تظاهرات‏کنندگان بودند که به پایگاه بسیج حمله کردند؟ فیلمی که در روی اینترنت از این واقعه قرار دادید، به‌وضوح نشان میده که بسیجی‌ها بالای پایگاه سنگر گرفته دارند تیر می‏زنند. پس جنبش به یک مقر نظامی حمله کرده و حمله به مقر نظامی در تمام دنیا حکم تیر دارد، در قیام سیاه پوست‌ها در لس‌آنجس 68 نفر به‌خاطر حمله به مقر پلیس توسط پلیس درآن واحد کشته شدند. هیچ احدی هم نتوانست معترض آن باشد. یکی از عوامل خشونت آمیز همین حمله به پایگاه بسیج بود. بسیجی ها بالای پایگاه سنگر گرفتند، پس معلوم است سبزها حمله کردند به پایگاه، بعد هم می گویند ما خشونت گریزیم!"

3. این روزها شهرهای مختلف انگلستان در حالی در آتش آشوب می سوزد که هیچ کشور خارجی علیه دولت انگلستان عملا وارد میدان نشده است. نه از سوی سران ایران خطاب به معترضان انگلیسی نامه نگاشته شده که به خیابان ها بروید و دولت این کشور را سرنگون کنید و نه کاردار و سفیر ایران را در خیابان های انگلستان در حال خرابکاری دستگیر کرده اند و از همه مهم تر هیچ گروهک مسلح و تروریستی وجود ندارد که از ناامنی های این کشور اعلام خرسندی کرده باشد و یا حتی برای ادامه ناآرامی ها اعلام آمادگی کرده باشد.

اما عکس همه این موارد در تهران بوقوع پیوست
و نه تنها چندین و چند تبعه بیگانه مانند کلوتید ریس یا جاسوس هایی چون حسین رسام و ... در میان کسانی که مدعی بودند فقط به نتیجه انتخابات اعتراض دارند! دستگیر شدند، بلکه 30 خرداد 88 که همزمان با بیست و هشتمین سالگرد اعلام جنگ مسلحانه گروهک تروریستی منافقین علیه جمهوری اسلامی بود، سران این گروهک از قبل فراخوان تجمع برای سنگونی جمهوری اسلامی را رسما از رسانه هایشان اعلام کرده بودند و در پی وقایع این روز بود که مسجد لولاگر در آتش سوخت و ندا آقا سلطان بگونه ای کشته شد که هنوز پس از 2 سال، ابهامات آن برای خود اپوزیسیون نیز رفع نشده است.

لذا با مرور بر همین 3 نکته به ظاهر ساده، می توان عمق وضعیت افتضاح حقوق بشر، دموکراسی، آزادی بیان و حق تجمعات و ... را در انگلستان مشاهده کرد. انگلستانی که برای معترضان به وضعیت اقتصادی اش تا همین لحظه بگونه ای عمل کرده که سبزها را درعمل شرمنده کرده که 8 ماه علیه اصل نظام هر چه خواستند گفتند و کردند و در نهایت طلبکار نظام هم باقی مانده اند و برای حضور در انتخابات مجلس شرط می گذارند!

انگلستان امروز، همان مدینه فاضله ای است که سبزهای متوهم ایران می خواستند پس از انتخابات 88، با سرنگونی جمهوری اسلامی به آن برسند، آزادی و دموکراسی که کاسه صبرش در برابر یک اعتراض اقتصادی، مغرب زمین را شرمنده کرده است!

چه زیبا فرمود روح الله (ره) خطاب به همه جوگیرها، اشکالتراشان و کارشکنان:

" اگر این اقلیت اشکال تراش و کارشکن به کمک بشتابند، تحقق این آمال آسان تر و سریع تر خواهد بود. و اگر خدای نخواسته اینان به خود نیایند، چون توده ی میلیونی بیدار شده و متوجه مسایل است و در صحنه حاضر است، آمال انسانی اسلامی به خواست خداوند متعال جامه ی عمل به طور چشم گیر خواهد پوشید، و کج روان و اشکال تراشان در مقابل این سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند" (وصیتنامه)

برگرفته از http://amirihosain.blogfa.com 






برچسب ها : اگر انگلیسی ها مثل سبزها این 3 کار را می کردند!  ,