سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیت شهدا

رزمندگان عاشق الله با شعارهایشان در طول تاریخ اسلام شهادت داده‌اند. که ما می‌رویم تا اسلام و مروجین اسلام باقی بمانند و ما نیز می‌رویم تا امام باشد.

فرازی از وصیت‌نامه

شهید سیدمحمود میرنظامی

آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 1107
بازدید دیروز : 26
کل بازدید : 1049926
تعداد کل یاد داشت ها : 445
آخرین بازدید : 103/9/7    ساعت : 11:18 ع

 

نوسترآداموس به راستی کیست؟ آیا او پیشگویی صادق است یا شارلاتانی است یهودی؟ پروژه های فراماسونری یهود برای بازی با عقاید و باورهای مردم چگونه و به دست چه افرادی اجرا می شود؟ چرا کتاب این پیشگو در 5 قرن گذشته، مکرر چاپ شده است؟ آیا در این مورد هم با افسانه ای همچون افسانه هولوکاست رویرو هستیم؟ برای رازگشایی از این افسانه پانصد ساله یهودی، با گزارش ویژه زیر همراه باشید.....

 

 

 

 

شعبده بازی اخیر در روزهای پایانی سال 2012 تنها یکی از پروژه های فراماسونری یهود برای بازی با عقاید و باورهای آخرالزمانی مردم جهان بود.

یکی از مراجع عمده فراماسونری در پیشگویی های جهانی، یهودی کابالیستی به نام "نوستر آداموس" است که آمیزه ای از سحر، تعالیم کابالایی یهود، قدرت سرودن شعر، حرص جمع آوری ثروت و نیز خواص تخدیری گیاهان، او را به تهیه مواد لازم برای نشخوار چندین قرنی اشاعه دهندگان فراماسونر خرافه گرایی موفق کرد.


افسانه 500 ساله نوسترآداموس

یکی از تمهیدات فراماسونری تحت استیلای یهود مبتلا کردن مردمان جهان به خرافه پرستی و خرافه گرایی بوده است. حجم تلاش و سرمایه گذاری تشکیلات فراماسونری برای نفوذ دادن خرافاتی که زایل کننده قدرت تعقل و تفکر توده ها بوده و آنها را به انفعالی رام کننده در برابر حوادث پیرامون جامعه می کشاند به اندازه ای بزرگ بوده است که حتی توانسته بشر غربی امروزی مدعی عقلانیت و دانش و تفکر را نیز به بازیچه بگیرد (هجوم اروپاییان به روستایی در فرانسه برای در امان ماندن از نابودی 21 دسامبر 2012 و بسیاری موارد دیگر).

شعبده بازی اخیر در روزهای پایانی سال 2012 تنها یکی از پروژه های فراماسونری یهود برای بازی با عقاید و باورهای آخرالزمانی مردم جهان و لوث کردن موضوعات پیرامون آن همچون ظهور منجی آخرالزمان و حکومت جهانی عدالت بود که با سرمایه گذاری چندین ساله و میلیون ها دلاری اختصاص یافته از سوی زرسالاران یهود پیگیری شد.


اشاعه خرافه از بزرگترین دستاویزهای فراماسونری برای منفعل کردن جوامع بوده است.

در این مقاله سعی خواهیم داشت به معرفی یکی از منابع ویژه دستگاه تبلیغاتی فراماسونری در مورد پیشگویی ها و پیش بینی ها بپردازیم. یکی از مراجع عمده فراماسونری در پیشگویی های جهانی یهودی کابالیستی به نام "نوسترآداموس" است که با توجه به زندگی او شهرت و زنده ماندن نام و یاد او در تاریخ به خودی خود موضوع مشکوک و عجیبی به نظر می رسد. البته استفاده مکرر فراماسونری یهود از پیشگویی های او برای توجیه اتفاقات جهانی خود نشانگر وجود حقایق پشت پرده فراوانی است.


خانواده و کودکی نوستر آداموس  

میشل نوتردامی که به "نوستر آداموس" شهرت یافته است فرزند یک خانواده یهودی ساکن پرونس فرانسه بود. او در 21 دسامبر 1503 میلادی متولد شد و در دوم ژوئیه 1566 با به جا گذاشتن ثروت خوبی برای اطرافیانش مرد. همچون اکثر یهودیان، خانواده میشل نیز به نوعی با نظام اقتصادی وقت در ارتباط بودند. خانواده ‏های پدری و مادری او به گردآوری مالیات از روستاییان اشتغال داشتند و از قبل این رانت خواری شرایط خوبی را برای خود ساخته بودند.

پدر او "پیر دی نستردام" بود که پس از ازدواج با یک زن کاتولیک در ظاهر به مسیحیت گرویده بود ولی فرزندانش از جمله میشل را برای تربیت بر اساس آیین یهود به پدربزرگ سپرد. پدر بزرگ پدری میشل از بزرگان خاندان اسرائیلی ایساچار بود و در تربیت میشل بر اساس خصلت یهودیان سنگ تمام گذاشت و او را به وارد شدن به حرفه پزشکی تشویق کرد.


میشل تحت تربیت پدربزرگش
با ارزش ها و ایدئولوژی های یهودیت زرسالار آشنا شد.


تحصیلات

پس از پی ریزی شخصیت نوستر آداموس توسط پدر بزرگش او در 15 سالگی وارد دانشگاه اوینگتن شد و به درس هایی مانند دستور زبان، علوم بلاغه و منطق پرداخت. ورود او به دانشگاه مصادف با شیوع بیماری "مرگ سیاه یا طاعون"  و تعطیلی دانشگاه شد. اما میشل به یکی دیگر از شغل های موروثی یهودیان روی آورد و به عطاری و پزشکی و معالجه بیماران پرداخت و چند سال بعد طبق وصیت پدر بزرگش برای تحصیل طب وارد دانشگاه "مون‌پلیه" شد.

میشل به دلیل عدم توجه به دروس دانشگاهی و اصرار بر شیوه های عطاری از دانشگاه اخراج شد و یکی دیگر از کارهای موروثی یهودیان یعنی ساختن داروهای تقلبی را در پیش گرفت.

میشل همچون راکفلر معاصر به فروش داروهای تقلبی روی آورد.

"قرص رز" که توسط میشل برای درمان طاعون ساخته شده بود چیزی مانند شیشه های نفت سیاه راکفلر یهودی برای درمان سرطان بود؛ شیشه هایی که راکفلر به عنوان یک فروشنده دوره گرد دارو توانست از آن ثروت هنگفتی را به دست آورد.

قرص رز نیز برای نوستر آداموس درآمد زیادی داشت. جالب توجه است که همسر و دو تن از فرزندانش با ابتلا به طاعون جان سپردند و قرص رز نتوانست کاری برای آنها انجام دهد!


علاقه مندی ها

نوستر آداموس تحت تربیت پدر بزرگش به سحر و جادو علاقه فراوانی پیدا کرده بود و به نجوم و ریاضیات نیز دلبستگی خاصی داشت. برای تکمیل آنچه که از پدر بزرگ یاد گرفته بود مدتی را در ایتالیا گذراند و از محافل یهودی آنجا تعالیم کابالا یا عرفان یهودی را آموخت. هنگام تحصیل در "مونت پلیه" نیز به سرودن شعر و نوشتن قطعات ادبی می پرداخت. خود را دوست دار ستارگان می نامید و خورشید را مرکز جهان می دانست و درمان و رفتن به حالت خلسه با استفاده از گیاهان را بسیار مهم تلقی می کرد. به ساختن زمادها و اقلام آرایشی گیاهی نیز دلبستگی خاصی داشت و جزوه هایی در این مورد نوشته بود. در نوشته های طبی و پزشکی او سرقت علمی و کپی برداری از منابع دیگر به وفور به چشم می خورد.

میشل، جادوگری یهودی و رمز و راز متون عرفان کابالایی را در ایتالیا به خوبی آموخت.

او قبل از آن که بخواهد پیشگویی های خود را بنویسد به نگارش تقویم سالانه پرداخت. در 1550 میلادی میشل نخستین تقویم نجومی خود را که در آن پیش‌‌گویی‌هایی درباره اوضاع جوی سال بعد انجام شده بود؛ منتشر کرد. این تقویم با استقبال فراوانی مواجه شد و از نظر مالی برای میشل خوب تمام شد. شاید انگیزه نوشتن پیشگویی هایی برای 500 سال بعد بازار داغ فروش این نوع اقلام در اروپای قبل از رنسانس بوده است. در نتیجه، آمیزه ای از سحر، تعالیم کابالایی یهود، قدرت سرودن شعر، حرص جمع آوری ثروت و نیز خواص تخدیری گیاهان در وجود میشل احوالاتی را به وجود آورد که او با سفر به شمال شرق فرانسه در دیری به نام "اوروال" ساکن شد و رباعیات پیشگویی خود را در آنجا نوشت.

نوستر آداموس با انتشار تقویم های سالانه پول هنگفتی به جیب زد.

به دنبال پول و نفوذ به کانون قدرت

بدون نفوذ به کانون قدرت، میشل در اهتمام به یکی از مهمترین اهداف و روش کار یهودیان کوتاهی می کرد. گفتیم که تقویم نجومی سال 1550 برای میشل نفع مالی فراوانی داشت. او پس از موفقیت مالی تقویم خود تصمیم گرفت هر سال یک یا چند سالنامه نجومی منتشر کند. برخی از اطرافیان پدری و مادری میشل قبلا توانسته بودند به جمع اشراف و صاحب منصبان وقت وارد شوند. سال نامه‌های نجومی بهانه خوبی برای معرفی میشل به دربار، نجیب زادگان و دیگر اشخاص مهم بود.
به خصوص زنان درباری و اشراف پس از شنیدن مهارت میشل در پیشگویی و سحر جادو برای کسب اطلاع از تعداد معشوقه های آشکار و نهان شوهران هوس بازشان مشتاق بودند. در نتیجه تقاضای طالع بینی و اظهار نظر در مورد آینده به سوی نوستر آداموس سرازیر شد.

کانون های کابالایی با تبلیغ و حمایت از میشل
او را به اشراف و دربار اروپا معرفی کردند.

کارهای نوستر آداموس از سال 1550 تا زمان مرگش هر ساله منتشر می‌شدند و علاوه بر اشاعه نام و آوازه اش ثروت هم برای او می آوردند.  در واقع راز تبلیغ و جاودانه سازی میشل را از همین جا باید پیگیری کرد. گروهی وجود داشته اند که با تبلیغ و شناساندن میشل در جمع اشراف او را برای مقاصد بعدی آماده  می کرده اند و الا نه او پزشک حاذقی بود و نه در هیچ یک از علاقه مندی هایش از جمله ادبیات و ریاضیات به جایی رسیده بود.

رهبران کابالای یهود برای خرافه پردازی و نفوذ به دربار پادشاهان و بزرگان نیاز به موضوعی خارق العاده داشتند که انحصاری بوده و در توان هر کسی هم نباشد. سحر، جادو و پیشگویی دست آویز خوبی بود. با این حال میشل نمی توانست خارج از چارچوب ارکان قدرت و بدون پرداخت حق آنها به فعالیت های خود ادامه دهد.

از این رو با کلیسای کاتولیک که پدرش به ظاهر پیرو آن بود مناسبات خوبی داشت. در حقیقت نوستراداموس با کلیسا به عنوان یک پیشگو و شفابخش همکاری می کرد و در عوض از حمایت کلیسا (و یا پیش فراماسونرهای نفوذی در آن) برخوردار می شد. اما در سال 1561 میشل در مورد سالنامه 1562 به بیانی تک خوری کرده بود و در نتیجه از سوی کلیسا مدتی را در زندان گذراند.

شهرت نوستر آداموس که با تبلیغات و حمایت های گسترده محافل کابالایی یهود به دست آمده بود بالاخره کار خود را کرد و کاترین مدیچی ملکه فرانسه و پسرش شارل نهم، او را به عنوان پزشک، مشاور و منجم به دربار فراخواندند. بدین ترتیب داستان نفوذ استر یهودی به دربار پادشاه ایران باستان به عنوان ملکه این بار برای نوستر آداموس به صورت پزشک دربار تکرار شد.

نوستر آداموس با جعل و سرقت، کتاب هایی نوشت
و در بازار داغ اروپای پیش از رنسانس به نان و نوایی رسید.

نوستر آداموس به ثروت اندوزی و کسب قدرت در دربار ادامه داد و بعد از مرگ همسرش با یک بیوه ثروتمند به نام "آن پونسارد" ازدواج کرد. میشل و آن در سایه حمایت های دربار توانستند در عرض یک سال، 1556 تا 1567، یک سیزدهم سهام پروژه عظیم کانال آبیاری منطقه بی آب "سالون" از آب رودخانه دورانس را به دست آورند. ارتقاء میشل در دربار فرانسه همچنان ادامه داشت و این بار ملکه کاترین، همسر هنری دوم پادشاه فرانسه در سال 1555 او را به پاریس فرا خواند. نوستر آداموس از این زمان به بعد توانست به مرکزی ترین منابع قدرت وقت نفوذ کند به طوری که هنگام مرگش در سال 1566 مشاور و پزشک مخصوص پادشاه بود.


مهمل بافی و سرقت ادبی: پیشگویی ها

کتاب یک هزار پیشگویی او، همان چیزی است که امروزه نوستر آداموس را مشهور ساخته و نام او را هر از چندگاهی بر سر زبان ها می اندازد. او در ان کتاب لغات و اصطلاحات یونانی، ایتالیایی، لاتین و زبان‌های منطقه‌ای را با هم تلفیق کرده است و با ساختن ملغمه ای مبهم راه را برای هرگونه تاویل و تفسیری از نوشته هایش باز گذاشته است. به نظر می رسد نوستر آداموس سفارش تهیه و نوشتن متنی را دریافت کرده است که دارای ویژگی های لازم برای بهره برداری ها و تبلیغات و خرافه پردازی های طولانی مدت آتی باشد. در سال 1555 کتاب پیشگویی‏ های نوستراداموس در لیون چاپ شد و برایش شهرت فراوان به ارمغان آورد.

تا کنون هیچ کدام از پیشگوی های نوستر آداموس در عالم واقع تایید نشده اند.

نوستر آداموس حتی از آثار پیشگو های قبل از خود که فاصله زمانی چندانی هم با او نداشته اند سرقت کرده و به نا خود گردآوری کرده است. ریچارد روست یکی از پیشگویانی بوده که قبل از نوستر اداموس می زیسته و نوشته هایش گاهی عینا توسط او کپی برداری شده است. بخشی از پیشگویی های منتسب به نوستر آداموس در نسخه های قدیمی تر موجود نیست و کاملا مشخص است همان گروه کابالایی که نوستر آداموس را پرورید و به دستگاه قدرت فرانسه نفوذ داد در ادامه کار خود و برای بهره برداری های بیشتر، مرتبا در نوشته های نوستر آداموس دست برده و برای تهیه مواد لازم برای خرافه پردازی و مشغول کردن جوامع هر روز صفحه جدیدی به نوشته های بی سر و ته او افزوده است.

کارگروه اشاعه خرافه گری در دستگاه فراماسونری قرن هاست
که نقشه های خود را با گرفتن تاییدیه از نوستر آداموس پیش برده و جبری و حتمی الوقوع جلوه می دهد.

در سال 1983 نسخه ‌های اصلی نوشته های مربوط به سال ‌های 1555 و 1557 توسط محققی به نام چومارات کشف و آشکار شد که بسیاری از نوشته های منتسب به نوستراداموس در آن نسخه ها موجود نیستند و هیچ سند معتبر امروزی هیچ یک از ادعاهای پرطمطراق در مورد پیشگویی های نوستر آداموس را نمی تواند اثبات ‌کند. بعدها مشخص شد که بسیاری از این پیشگویی ها شایعات غیر معتبر و اکاذیبی بوده‌ که توسط افرادی همچون ژابرت (1656)، گوناد (1693) و بارست (1840) ساخته شده و به نوشته های نوستر آداموس اضافه شده اند.

شهر سالون فرانسه، جایی که میشل سال های آخر عمر را در آنجا گذراند.

نوستر آداموس در نوشته های خود که نام پیشگویی بر آنها گذاشته است از داستان و اعتقادات اساطیری یونان و همچنین تورات، انجیل و قرآن کپی برداری کرده است. بخشی از پیش گویی های میشل ترجمه ای غامض از آیات قرآن مسلمین است که با شیطنت خاص یهود و پس و پیش کردن کلمات به خواننده تحویل داده شده است. مثلا نوستر آداموس در یکی از پیشگویی هایش می گوید: کسوفی در پیش خواهد بود که از زمان آفرینش گیتی تا زمان مرگ و مصائب حضرت مسیح و از آن زمان تا به امروز هرگز رخ نداده است و جهان چنین ظلمتی به خود ندیده است. حال به آیات مربوط به قیامت در سوره قیامت قرآن کریم دقت کنید: فاذا برق البصر و خسف القمر و جمع الشمس و القمر یقول الانسان یومئذ این المفر. هنگامی که بینایی خیره می گردد، و ماه فرو می رود، و خورشید و ماه گرد هم آیند، آن روز انسان می گوید: به کجا فرار کنم؟

زنده نگه داشتن مشکوک یاد و نام نوستر آداموس، شهر سالون فرانسه.

ویل دورانت جملات جالبی درباره نوسترآداموس دارد:

کتاب نوستراداموس مشتمل بر صدها فقره پیشگویی به زبان فرانسه گنگ و مبهم است و قابل تفسیر و تأویل‏های متفاوت و حتی متعارض. او در این کتاب به پیشگویی حوادث از نیمه سده شانزدهم تا «پایان جهان» پرداخته که به ‏زعم او در سال3797میلادی رخ خواهد داد. مطالب کتاب «چنان ماهرانه در لفاف ابهام پیچیده شده بود که هر سطر آن می‏ توانست تقریباً بر هر واقعه‏ای از تاریخ آینده انطباق یابد.» (ویل دورانت،تاریخ تمدن، ترجمه فریدون بدره‏ ای و دیگران، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی،1368، ج6، ص1014)


ویل دورانت، نویسنده مجموعه 30 جلدی تاریخ تمدن:
مطالب کتاب نوسترآداموس«چنان ماهرانه در لفاف ابهام پیچیده شده بود
که هر سطر آن می‏ توانست تقریباً بر هر واقعه‏ای از تاریخ آینده انطباق یابد.»

مبلغان نوستراداموس مدعی‏ اند که او اعدام چارلز اوّل، پادشاه انگلیس، و لویی شانزدهم، پادشاه فرانسه، آتش‏ سوزی سال1666لندن، ظهور و سقوط ناپلئون اوّل، ظهور هیتلر و بسیاری از حوادث دیگر را پیش‏ بینی کرده است. این در حالی است که نوستراداموس از پیشگویی نزدیک‏ترین حوادث زمانش عاجز بود. به‏ نوشته ویل دورانت، «نوستراداموس برای شارل نهم عمری نود ساله پیشگویی کرد که ده سال بعد در24سالگی زندگی را بدرود گفت.» (همان مأخذ، ص 1013)

یکی از آخرین چاپ های کتاب نوستراداموس

(با ویرایش و تعلیقات سرژ هوتن)

فرار از مسولیت

بدیهی است میشل زیرک درس خود را در مکتب کابالای یهود به خوبی خوانده است و می داند که برای جلوگیری از تزلزل موقعیت خود در دربار و بین مردم در نتیجه آشکار شدن گاه و بیگاه دروغ هایش به چه دست آویزهایی باید متمسک شود. از این رو صفت "پیشگو" را به کلی برای خود نامناسب می دید و در فرصت های گوناگون به پیشگو نبودن خود اصرار داشت.
او در جایی برای پسرش که به نوعی باید وارث او باشد می نویسد: « پسرم اگرچه من از کلمه «پیشگو» استفاده کرده‌ام، اما چنین مقام بالایی را به خود نسبت نمی‌دهم و نام و یا وظیفه پیشگو را به خود نسبت نمی‌دهم». و یا در نامه ای به هنری دوم نوشته است: « برخی از پیشگویی ها اتفاق افتادن حوادث عجیبی را پیشبینی کرده‌اند. بهرحال من به هیچ وجه چنین عنوانی را به خود نسبت نمی‌دهم».
او در جایی دیگر فرار از مسئولیت و پاسخگویی در برابر ادعاهایش را به اوج رسانده و می نویسد: «من این شهامت را دارم که به لطف تحقیقاتم وبا در نظر گرفتن آنچه طالع بینی علمی می‌گوید پیش‌بینی کنم (هرگز در مورد جزئیات ضمانت نمی‌دهم) و مردم را در مورد تهدیدات ستاره‌ها آگاه کنم. و من آنقدر احمق نیستم که وانمود کنم پیشگو هستم».

قبر خدمت گذار صادق کابالای یهود در سالون فرانسه.

جمله آخری که از نوستر آداموس نقل شد؛ بسیار قابل تامل است. او آنقدر احمق نیست که وانمود کند پیشگوست! عده ای این وظیفه را به عهده گرفته اند و در طول حیات او، از او یک پیشگو ساخته و به قصد حمایت از منافع و اهداف خود او را تا بالاترین مدارج دربار نفوذ داده اند و پس از مرگش تا امروز نیز به بهره برداری از او ادامه می دهند. کتاب های فراوانی در تفسیر نوشته های مهمل نوستر آداموس نوشته می شود و تا کنون چندین فیلم توسط بزرگترین پادوهای هالیوودی دستگاه فراماسونری بر اساس پیشگویی های او ساخته شده است. چنین به نظر می رسد که نوستر آداموس به کلید واژه برنامه های تحمیق همه جانبه بشر امروزی از سوی محافل فراماسونری تبدیل شده است.

هالیوود در خدمت افسانه نوسترآداموس

پیشگامی اورسن ولز

در سال 1981، حدود سه سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اورسن ولز(Orson Welles) و کمپانی برادران وارنر فیلمی 84 دقیقه‌ای درباره «پیشگویی‌های نوستراداموس» عرضه کردند که در ایران نیز به وسعت توزیع شد. در این فیلم، نوستراداموس در مقام پیشگویی بزرگ جلوه‌گر می‌شود. طبق این پیشگویی‌ها ایران و جهان اسلام با کشورهای کمونیستی متحد خواهند شد و در سال1999میلادی ایالات متحده آمریکا را آماج حمله اتمی قرار خواهند داد.


فیلم «مردی که آینده را دید»
ادای دین اورسن ولز به افسانه نوسترآداموس

اورسن ولز (1915- 1985)کارگردان و بازیگر سرشناس سینمای سده بیستم غرب است که پیوندهای عمیق او با کانون‌های صهیونیستی پوشیده نیست؛ و می‌دانیم که این تعلق موروثی بود.


اورسن ولز از جوانی به جادوگری علاقه فراوان داشت

به‌گفته اورسن ولز، مادر بزرگ او در مراسم تدفین پسرش (پدر اورسن ولز) مناسک شیطان پرستان را انجام می‌داد.(فرانک برادی،زندگینامه اورسن ولز، نیویورک، 1989، ص 14)و نیز می‌دانیم که اورسن ولز از جوانی به جادوگری علاقه فراوان داشت و یکی از اوّلین فیلم‌هایی که در آن بازی کرد (جادوی سیاه، 1949) درباره زندگی ژزف بالسامو (کنت کاگلیوسترو)، جادوگر و فراماسون و شیاد نامدار یهودی سده هجدهماست. در تعلق کمپانی برادران وارنر به کانون‌های زرسالار یهودی- صهیونیستی نیز تردید نیست. هدف از فیلم اورسن ولز این بود:القاء خطر «تهدید اتمی» به افکار عمومی آمریکا و فراهم کردن زمینه روانی برای گسترش صنایع تسلیحاتی از یکسو، و ترویج نفرت از اسلام و انقلاب اسلامی ایران از سوی دیگر.


فرجام سخن

شهرت عجیب نوستراداموس تصادفی نیست. در طول چهار سده پس از مرگ نوستراداموس کسانی وظیفه تعبیر و تفسیر پیشگویی‏های او را به‏دست داشته‏اند، در هر مقطع مهم تاریخی نام و یاد او را زنده کرده‏ اند و سخنان مبهم وی را پیشگویی‏هایی تحقق ‏یافته جلوه‏گر ساخته‏اند. به عبارت دیگر، «پیشگویی‌های نوستراداموس» به ابزاری بدل شده که کانون‌های زرسالار یهودی طرح‌ها و نقشه‌ها و گاه هیاهوهای تبلیغی خود را در غالب آن عرضه می‌کنند. به‌کارگیری «پیشگویی‌های نوستراداموس» برای بیان اهداف و آرزوهای این کانون‌ها علیه انقلاب اسلامی ایران و نیز بلوای اخیر پایان جهان دلیلی روشن بر صحت این مدعاست.

 

مشرق


منبعی که من از آن استفاده کردم:http://www.alvadossadegh.com/fa

..................................................................................................
منابع و مآخذ:


http://www.nostradamus.org/bio.php
http://www.pakalertpress.com/?s=nostradamus&x=7&y=8
http://wiki.answers.com/Q/What_is_a_Freemason
http://www.holocaustrevealed.org/english/s/p288.html
http://the-red-thread.net/KNIGHTS/secret70.html
http://francesco.venier.forumcommunity.net/?t=29566363
http://beforeitsnews.com/prophecy/2012/08/nostradamus-vatican-predictions-2441220.html
http://www.hogueprophecy.com/mabus
http://lkm.fri.uni-lj.si/xaigor/slo/nostrad.htm
http://www.adishakti.org/nostradamus/eternal_light_within.htm
http://www.hiddenrealities.8m.com/nostrodamus.html
http://www.crystalinks.com/geraldford07.html
http://www.nostradamus-dimde.de/index.php
http://www.shahbazi.org/blog/Archive/8708.htm
http://global-conspiracy.over-blog.com/pages/Association_Freemasons_Shaping_Society_The_Great_Nostradamus-1834527.html
https://mountainguerrilla.wordpress.com/2012/09/05/putting-on-the-nostradamus-cap/
https://passthespork.wordpress.com/tag/france






برچسب ها : هالیوود  , پایان جهان  , 2012  , نوستر آداموس  , پیشگویی های دروغین  , تحریف  , تقلید  , فراماسونری  , یهود  ,

      

 

تا چند روز دیگر دنیا به آخر خواهد رسید؟ اگر این روز‌ها به شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های اینترنتی سر بزنید و حتی رسانه‌های داخلی را دنبال کنید، متوجه یک تاریخ عجیب و غریب به عنوان روز پایان جهان خواهید شد.

 

 

 

  روز 21 دسامبر سال 2012 قرار است پایان دنیا باشد؛ روزی که حسابی در غرب سر و صدا کرده است؛ غربی‌ها تاریخ 21 دسامبر را از عقاید قوم مایا در امریکای جنوبی به دست آورده‌اند. مایا‌ها می‌پندارند که در این روز دنیا به آخر خواهد رسید و همه چیز تمام خواهد شد؛ این افسانه مایایی در غرب حسابی سر و صدا به پا کرده است، در فرانسه مردم در حال هجوم به دامنه کوهی هستند که می‌گویند در آنجا توسط موجودات فضایی نجات داده می‌شوند.


در روسیه عده‌ای تا توانسته‌اند نمک خریده‌اند تا نمک آنها را از تشعشعات فضا در امان نگه دارد؛ در چین ادعای خاموشی و تاریکی سه روزه جهان باعث شده مردم رو به خرید شمع بیاورند و در ایران هم هستند کسانی که درباره 21 دسامبر کنجکاو شده و حتی برخی‌ها با ترجمه متون غربی به اینکه روز پایان دنیا همین 21 دسامبر است، ایمان آورده‌اند؛ مسئله‌ای که می‌توان آن را در وبلاگ‌های فارسی دید. حتی تئاتر « عطسه 21 دسامبر» با دستمایه قرار دادن این عقیده طراحی شد و توسط محمد مهدی خاتمی روی صحنه رفت.


در گفت‌وگو با چند تن از کارشناسان مذهبی و پژوهشگران مهدویت، مسئله پایان جهان و اعلام روزی مشخص برای آن را مورد بررسی قرار داده ایم.


شایعه‌های مایایی


حجت‌الاسلام محمد شهبازیان، استاد مرکز تخصصی مهدویت می‌گوید: در هیچ کدام از ادیان ابراهیمی یا غیر‌ابراهیمی چیزی به نام پایان دنیا در روز 21 دسامبر سال 2012 اعلام نشده است و هیچ شاهدی در متون دینی برای اعلام تاریخی برای پایان دنیا وجود ندارد.


در مورد مسئله ظهور منجی نیز تصریح شده است که نباید برای ظهور وقت گذاری شود؛ در مسیحیت هم در عهد جدید کتاب اعمال رسولان از «پلوس» نقل شده است که مسیح ظهور خواهد کرد اما هیچ‌کس حق وقت‌گذاری برای آن را ندارد؛ حتی در مکتب هندو‌ها اصل چهارمی به نام «کالیوگا» ( ظلمت) دارند که معتقدند دنیا از 3 هزار سال پیش وارد عصر ظلمت شده و دوران ظلمت 432 هزار سال طول می‌کشد؛ پس با این اعتقاد بیش از 400 هزار سال از عمر دنیا باقی مانده است.


شهبازیان با اشاره ترویج عقیده پایان دنیا در سال‌های اخیر و به خصوص از سال 2006 به بعد می‌گوید: در میان اقوام باستانی اعتقاد بر این بود که اجرام آسمانی روی زمین تأثیر دارند و حرکت آنها می‌تواند باعث دگرگونی‌هایی روی زمین شود؛ این مسئله هم اکنون هم از طریق علمی و هم از سوی تجربه رد شده است؛ مسئله پایان جهان در 21 دسامبر در تقویم مایا‌ها آمده است. هم اکنون چند پژوهشگر که روی قوم مایا تحقیق می‌کنند و حتی رئیس کنونی قوم مایا که در گواتمالا مستقر است، می‌گویند هیچ شاهدی در گفتار مایا‌ها برای اینکه 21 دسامبر روز پایان جهان است، وجود ندارد و این شایعاتی است که بعداً به تفکرات مایایی اضافه شده.


هم اکنون منطقه‌ای در امریکای جنوبی کشف شده که به عنوان شهر جدید مایا‌ها نامگذاری شده است؛ در تصاویر به دست آمده از آن شهر و تطابق آنها مشخص شده است که مایا اعتقاد داشته‌اند که جهان تا 7 هزار سال آینده نیز ادامه خواهد داشت.


وی در مورد ادعای برخورد یک سیاره یا ستاره دنباله‌دار به زمین و نابودی آن می‌گوید: مرکز ناسا و منجمین در مورد ادعای برخورد یک سیاره یا ستاره دنباله‌دار می‌گویند اگر جرمی به آن بزرگی باشد که بتواند زمین را نابود باید حداقل از 10 سال پیش قابل رصد می‌شد و اگر قرار باشد در چند روز آینده به زمین برخورد کند، هم اکنون باید در آسمان با چشم غیر مسلح قابل مشاهده باشد، در صورتی که چنین سیاره یا ستاره‌ای وجود ندارد.


شهبازیان پیرامون ادعای جذب زمین در سیاهچاله‌های خورشید و تاریکی جهان نیز می‌گوید: طبق نظر منجمین اینکه سیاره زمین توسط سیاهچاله‌های خورشیدی جذب شود و سه روز در تاریکی مطلق قرار بگیرد و همین تاریکی باعث نابودی آن شود، می‌گویند ما آنقدر به خورشید نزدیک نیستیم که جاذبه خورشید روی ما تأثیر داشته باشد؛ اگر جاذبه خورشید باعث جذب زمین می‌شد ما در طول چند میلیارد سال عمر زمین آنقدر به خورشید نزدیک می‌شدیم که گرمای هوا حیات را از بین می‌برد.


پژوهشگر مرکز تخصصی مهدویت با اشاره به ادعاهایی در مورد پیش‌بینی نوستراداموس ادامه می‌دهد: تمامی افرادی که در مورد فضای نوشته‌های نوستراداموس تحقیق و سخنان وی را ترجمه کرده‌اند، می‌گویند سخنانی که به نوستراداموس نسبت داده شده در متن اصلی کتاب وی وجود ندارد، این مسئله توسط نسخه‌شناسان نیز مورد تأیید قرار گرفته است؛ البته نوستراداموس در نوشته‌هایش به نمادهایی اشاره دارد که می‌توان آن را به ده‌ها نفر نسبت داد؛ گفته‌های وی نیز به اثبات نرسیده مثلاً در مورد شارل نهم، نوستراداموس گفته بود که وی 90 سال عمر خواهد کرد در صورتی که شارل در 24‌سالگی مرد.


در ضمن کسانی که به درست بودن ادعاهای نوستراداموس اعتماد و اعتقاد دارند باید به این نوشته‌اش که در یکی از سانتوری‌هایش در مورد فراگیر شدن اسلام در جهان و حاکم شدن ایران بر دنیا اشاره کرده است، هنوز این اتفاق رخ نداده و باید منتظر رسیدن آن روز باشیم.


فقط ضعیف‌الایمان‌ها وحشت می‌کنند


استاد سید هادی خسرو شاهی در مورد ترویج این گونه اعتقادات در سطح جهان با اشاره به اصول فکری اسلام و بحث مهدویت می‌گوید: «مطلقا این باور‌ها با عقاید اسلامی همخوانی ندارد، چه برسد به مسئله مهدویت؛ ظهور حضرت حجت چیزی نیست که در طی یک یا دو روز اتفاق بیفتد و به انجام برسد؛ باور ما این است که حضرت حجت قیام خواهد کرد و دنیا را پر از عدل و قسط خواهند نمود.»


استاد خسروشاهی ادامه می‌دهد: بیان این گونه شایعات برای تضعیف اعتقاد مذهبی مردم و شک آنها به عقاید دینی مطرح می‌شود.


وی می‌افزاید: این گونه بحث‌ها در میان متدینین خریداری ندارد اما ضعیف‌الایمان‌ها با شنیدن آنها به وحشت می‌افتند که دنیا به آخر رسیده است؛ مردم باید توجه کنند که نباید به تبلیغات دروغینی که توسط ماهواره‌ها منتشر می‌شود، اعتماد کنند؛ مطمئن باشید این روز [21 دسامبر] می‌آید و می‌گذرد و هیچ اتفاقی هم رخ نمی‌دهد.


50 سال پیش هم همین دروغ‌ها را گفتند


حجت الاسلام علی اکبر مهدی‌پور، دیگر پژوهشگر دینی در خصوص بحث اعلام روز خاصی برای پایان جهان می‌گوید: این شایعات هر چند سال یک بار مطرح می‌شود؛ بیش از 50 سال پیش بود که شایعه شد در روز پنج‌شنبه‌ای ساعت چهار بعد از ظهر دنیا به پایان می‌رسد.


این خبر در میان مردم پخش شد، مؤمنین اعتنایی به آن نکردند اما بسیاری از مردم ترسیدند، حتی به یاد دارم همسایه ما به حیاط خانه‌اش آمده بود که اگر قرار است زلزله‌ای بیاید زیر آوار خانه نماند اما اتفاقی رخ نداد.


ما در اسلام به قیام حجت قائم(عج) اعتقاد داریم و بعد از آن نیز بحث رجعت وجود دارد؛ به همین دلیل است که این‌گونه صحبت‌ها در نظر ما فقط شایعه است؛ اهل سنت نیز به حدیث معتبری از رسول الله ‌(ص) استناد می‌کنند که اگر حتی یک روز از عمر جهان باقی مانده باشد، خداوند آن روز را آنقدر طولانی می‌کند تا حضرت حجت‌(عج) قیام کنند.


حجت الاسلام مهدی پور می‌افزاید: مذاهب مسیحی نیز به مانند ما بحث رجعت حضرت عیسی‌(ع) را قبول دارند؛ ما می‌گوییم حضرت عیسی(ع) در کنار حضرت قائم(عج) رجعت خواهند کرد و مسیحیان می‌گویند آن حضرت ظهور خواهند نمود و منجی مسیحیت خواهد شد؛ بنابر این، کلیسا و مسیحیت نیز با اعلام خرافاتی مانند پایان دنیا در چنین روزی مخالف هستند.


چند روز بیشتر به فرا رسیدن 21 دسامبر باقی نمانده است؛ با توجه به ادعاهای مشابه در مورد به پایان رسیدن جهان که پیش از این از سوی کشیش امریکایی مطرح شده بود همگی دروغ از آب درآمد باید منتظر باشیم و ببینیم وقتی دروغ جدید غربی‌ها هم بر ملا شد چه کسانی حاضرند حرف‌هایی را که توسط مدعیان دروغین غربی یا شرقی منتشر می‌شود را باز هم باور کنند.

 منبعی که من از آن استفاده کردم:وعده صادق

منبع وعده صادق: جوان






برچسب ها : پایان جهان  , 2012  , دسامبر  , فریب افکار عمومی  , افسانه  ,